در ایستگاه قبل مختصری در مورد کوچینگ با هم صحبت کردیم و سفر کوچینگی مشترک مون رو با هدف موفقیت در دانشگاه شروع کردیم. اجازه بدین قبل از ادامه ی سفرمون کمی بیشتر در مورد کوچینگ با هم صحبت کنیم . شاید براتون سوال باشه که چرا از کلمه انگلیسی کوچینگ استفاده شده و معنی فارسیش یعنی مربیگری استفاده نشده؟
در این بخش از مطالب قراره با هم یه سفر کوتاه داشته باشیم و چند قدمی با هم همسفر بشیم البته این سفر از نوع کوچینگی هستش و با بقیه سفر ها کمی فرق می کنه. لابد می پرسید کوچینگ ؟ سفر کوچینگی ؟ این دیگه چیه ؟ پس اجازه بدین قبل از شروع سفرمون یه کم درمورد کوچینگ بیشتر براتون بگم. ببینید همه ما توی زندگیمون هدف هایی داریم و میخواییم بهشون برسیم حالا این هدف ها در هر کدوم از حوزه های زندگی آدم(شغل / حرفه، درآمد/ وضعیت مالی، سلامت، خانواده و دوستان، عشق/روابط عاطفی، رشد و پیشرفت شخصی، تفریح، محیط زندگی) میتونه باشه یعنی می خواییم از نقطه A بریم به نقطه B اگه توی این مسیر یه کوچ کنارمون داشته باشیم و سفر رو به سفر کوچینگی تبدیل کنیم رسیدن به هدف برامون بسیار راحت تر مطمئن تر و با یادگیری فراوان همراه میشه حتما می پرسید چه طوری ؟
جلسات کوچینگ به صورت حضوری یا غیرحضوری برگزار می شود که انتخاب آن با مراجع است.
مدت زمان هر جلسه ۱ ساعت است که به فراخور موضوع تا ۱.۵ ساعت قابل ادامه است
تعداد جلسات کوچینگ به صورت پیشفرض برای یک موضوع ۵ جلسه خواهد بود چه بسا که ممکن است روند به گونه ای پیش برود که تعداد جلسات کمتر یا بیشتر شود.
والدین خوبی بودن، احتمالا سخت ترین و پر مسئولیت ترین نقشی است که شما می توانید در زندگی داشته باشید؛ و همه ما برای موفقیت ، رضایت و بقا به نکات و راهنمایی های عملی نیاز داریم. کوچینگ والدین تمام این نیازها و حتی بیشتر از آن را به روشی جامع و اطمینان بخش تأمین می کند و والدین را قادر می سازد تا با استرس و فشارهای روزمره مقابله کنند.
همه ما می خواهیم ازبودن با فرزندان خود لذت ببریم (نه اینکه فقط آنها را تحمل کنیم)، یافتن راه حل های واقعی برای مشکلات واقعی و ایجاد اعتماد به نفس در والدین بهترین راه ها برای کمک به تحقق این امر هستند
پاسخدادن به سؤالاتی از قبیل، مهمترین چیز برای من چیست؟ میخواهم چه کار کنم؟ میتواند برای بسیاری از جوانان و نوجوانان کلافهکننده و در عین حال هراسبرانگیز باشد. ممکن است سالهای گرانبهای عمرشان را صرف انجام دادن کارهایی کنند که به گمان خود میباید انجام دهند به جای آن که به کارهایی مشغول شوند که دوست دارند انجام دهند.
اگر نوجوانان بتوانند با اهداف خود ارتباط برقرار کنند، کمکم اعتماد به نفس در آنها شکل میگیرد و میتوانند با بینش بیشتری درباره خود فکر کرده و راهی برای مراقبت کردن از خود پیدا کنند و تا پایان عمر این راه را ادامه دهند. شاید اگر کوچینگ در نظام آموزشی کمی همهگیرتر بود و نوجوانان را زودتر با یک کوچ همراه میکردیم امروز کودکان و نوجوانان شادتر و موفقتری داشتیم.
در حالی که برخی از بزرگسالان به چوانان میگویند که باید چه کاری انجام دهند اما جوانان استرس زیادی دارند . تعداد بسیار کمی از جوانان چیزی را که نیاز دارند در اختیار دارند و آن یک فرد که بتواند به آنها کمک کند تا آنچه را که میخواهند درک کنند، سپس یک استراتژی برای رسیدن به آن اهداف ایجاد و اجرا کنند. به عنوان یک کوچ جوانان این کاری است که من انجام میدهم. کوچ به جوانان کمک میکند بر استرس غلبه کنند و اعتماد به نفس، خودباوری و آگاهی از نقاط قوت و ارزشهای خود را ایجاد کنند.
تفاوت کوچینگ با روانشناسی، مشاوره و یا منتوزینگ، از پرسش های متداولی است که توسط مراجعین پرسیده می شود. به بیان ساده، در فرآیند کوچینگ مراجعه کننده، راه حل را با همراهی کوچ، در درون خود جستجو می کند و با آگاه تر شدن، رشد می نماید. این آگاهی و خرد از درون به او داده می شود، نه بیرون و این در حالی است که در منتورینگ، یک منتور حرفه ای که در موضوعی خاص آگاهی لازم را داراست، راه حل های از پیش تعیین شده را به مراجع، ارائه می دهد. بسته به نوع هدف یا مساله، هر کدام از این روش ها، می توانند سودمند باشند.
کوچها نه معلم هستند، نه روان شناس و نه مشاور، آنها در حقیقت تسهیل گرانی هستند که به شما کمک میکنند به آگاهی برسید و مسائلی را خودتان کشف کنید و یاد بگیرید. کوچها هرگز شما را نصیحت نمیکنند و به شما راهکار ارائه نمیدهند، بلکه آنها با استفاده از ابزارهایی کارآمد در حرفه خود (مانند گوش دادن فعال، پرسیدن سوالات موثر و قدرتمند و بازخورد)، به شما کمک میکنند تا نقشه راه را برای پیشبرد اهدافتان تعیین کنید یا پازلهای درونی که موجب بروز مسائلی در زندگی شما شدهاند را کنار هم ببینید و به نتیجه برسید. کوچها در حقیقت به افراد کمک میکنند که خودشان با رسیدن به آگاهی و پاسخها، میان آن کسی که هستند و آن کسی که میخواهند باشند پلی ایجاد کنند. کوچها به افراد کمک میکنند تا افکار و پیچیدگیهای ذهن خود را خودشان سر و سامان دهند، ساده کنند و به شفافیت برسند.
چند نفر از دوستان شما واقعا وقتی شما در مورد مشکلات زندگی تان با آنها صحبت میکنید می توانند مفید باشند؟ آیا هرگز دوستان و یا همکارانی داشته اید که بتوانید در این مورد با آنها صحبت کنید؟ آیا آنها می توانند از دیدگاهی بیطرفانه به صحبتهای شما گوش دهند؟
آنهایی که اینقدر خوش شانس هستند تا دوستان و همراهانی مفید پیدا کنند، کسانی که شنونده خوبی هستند، یک قدم جلوترند و می توانند به آنها کمک کنند که در مسیر اهدافشان پیشرفت کنند. خیلی از مردم اینگونه نیستند یا وقت این را ندارند، یا نمی دانند چطور اینچنین رابطه هایی را پیدا کنند یا بسازند. و به طور جالبی کسانی که این نوع حمایت ها را قبلا تجربه کرده اند، بیشتر راغب هستند که یک کوچ استخدام کنند چون آنها فهمیده اند چطور انرژی جمعی به آنها کمک می کند تا رویاهایشان را بیافرینند.
شاید شما نیز جزء آن گونه از کسانی باشید که کلمه و واژه کوچینگ ( coaching ) به گوشتان خورده باشد البته دقیقا نمیدانید که معنا کوچینگ چه میباشد و چه کاربردی داراست .
در حالتی که کلمه کوچ ( coach ) یا این که کوچینگ ( coaching ) را در واژهنامههای پارسی کاوش فرمایید مسلما به فیض دلخواهتان دست پیدا نخواهید کرد ولی درصورتی که انگلیسی این کلمه و واژه یعنی COACH یا این که COACHING را کاوش فرمائید به صفحاتی برخواهید خورد که داستانهایی زیبایی را برایتان توضیح میهند .