سفرهای کوچینگی ایستگاه دوم

ایستگاه دوم

هم سفران عزیز سلام

 در ایستگاه قبل مختصری در مورد کوچینگ با هم صحبت کردیم و سفر کوچینگی مشترک مون رو با هدف موفقیت در دانشگاه شروع کردیم. اجازه بدین قبل از ادامه ی سفرمون کمی بیشتر در مورد کوچینگ با هم صحبت کنیم . شاید براتون سوال باشه که چرا از کلمه انگلیسی کوچینگ استفاده شده و معنی فارسیش یعنی مربیگری استفاده نشده؟

برای پاسخ به این سوال، اجازه بدین کمی در خصوص تفاوت کوچینگ با حرفه های مشابه مثل مشاوره تخصصی، روان درمانی، منتورینگ و آموزش توضیح بدم در نهایت به جواب سوال بالا خواهیم رسید.

تفاوت کوچ با مشاور متخصص (consultant) : معمولا تخصص مشاور در زمینه ی خاصیه و غالبا به منظور دریافت پیشنهاد و راهکار حل مشکلات با مشاور مذاکره میشه.  بنابراین در مراجعه به مشاور حل یک مشکل خاص مد نظره و زمانی که مشکل حل شد، مشاور صحنه رو ترک می کنه. معمولا مشاورین با مسائل خارج از تخصص خود درگیر نمی شن ولی کوچینگ به روش جامع تری به مسئله می پردازه. کوچ با کمک مراجع به بررسی وضعیت می پردازه و یک نقشه اجرایی تهیه می کنه و در کنار مراجع برای تجزیه، تحلیل و حل مسئله اقدام می کنه. در اینجا لزومی نداره که کوچ در حرفه مراجع تخصص داشته باشه و صرفا با به کارگرفتن دانش خود و پاسخ های مراجع، در پیدا کردن راه حل مسئله با مراجعش مشارکت می کنه. جالبه بدونین کوچ راه حل مسئله را نداره ولی با طرح سوالات تخصصی به مراجع این اجازه رو میده خودش راه رو پیدا کنه و ارزش های موردنظر خودش رو بسازه.

تفاوت کوچ با درمانگر (Therapist) : درمانگر نوعا با یک شخص ناتوان برای معالجه کار می کنه، ولی کوچ با یک شخص توانا کار می کنه تا توانایی هاش رو  شکوفا و بارور کنه. در حقیقت درمانگر به شخصی که برای دستیابی به سلامت خود از لحاظ عاطفی، نیاز به کمک داره کمک می کنه و غالبا با مشکلات این افراد در گذشته و راهکارهای معالجه ی آن ها درگیره ولی یک کوچ با اشخاص فعال کار می کنه تا آن ها را به سطح فوق العاده ای ارتقاء بده. کوچینگ متکی به جریانات گذشته برای دستیابی به ترقی نیست، بلکه توجه اون برروی اهداف به سوی آینده است. تمرکز کوچینگ بر نقطه ای که مراجع در حال حاضر در آنجا ایستاده، نقطه ای که می خواهد آنجا بایستد و چگونگی رسیدن به آن نقطه است.

تفاوت کوچ با منتور (Mentor) : منتورینگ رابطه ای ست با شخصی که در زمینه ای خاص تبحر داره. منتور معمولا از کوچ مسن تر و باتجربه تره و دانش و عقل خود را به مراجع اعطا می کنه و مراجع درحالی که برای منتور احترام فوق العاده ای قائله از او راهنمایی و نصیحت طلب می کنه .

تفاوت کوچینگ با  آموزش (Training) : یک استاد در رشته و موضوع خاصی به آموزش می پردازه و اطلاعاتی در اون زمینه به دانشجو انتقال میده؛ اما یک کوچ بر این باوره که راه هر شخص مختص خودشه و مراجع رو یاری می کنه تا اون  راهِ خاص رو پیدا کنه و توی این مسیر اطلاعاتی از جانب خودش به مراجع منتقل نمی کنه، مگر به درخواست مراجع و در قالب پیشنهاد یا بازخورد.

در واقع در فرآیند کوچینگ مراجعه کننده، راه حل را با همراهی کوچ، در درون خودش جستجو می کنه و با آگاه تر شدن، رشد می کنه. آگاهی و خردی که از درون خودش بهش دست پیدا میکنه، نه بیرون .

البته ناگفته نماند بسته به نوع هدف یا مساله، هر کدام از این روش ها، می توانند سودمند باشند و کوچینگ با سایر حرفه ها مغایرت ندارد.

خوب حالا با این توضیحات امیدوارم به جواب سوال بالا رسیده باشین؛ زمانی که ما از کلمه مربی و مربیگری در فارسی استفاده می کنیم ذهن ما ناخودآگاه به سمت مربیگری ورزشی میره. یک مربی ورزشی معمولا هم مشاوره میده، هم منتوره و هم آموزش میده، چیزی که کاملا با کوچینگ متفاوته. بنابراین از اونجایی که معادلی برای کوچینگ با مفهوم واقعی اش رو در فارسی نداریم ترجیح اینه که از همون کلمه کوچینگ استفاده کنیم.

 امیدوارم با این توضیحات تونسته باشم آگاهی ذهنی شما نسبت به کوچینگ رو بیشتر کنم تا بتونیم این سفر رو بهتر و با کیفیت تر با هم پیش ببریم.

خوب بپردازیم به ادامه سفر کوچینگی خودمون(اگر مطلب ایستگاه اول رو نخوندی پیشنهاد میکنم اول اون رو بخون چون ممکنه گیج بشی)

دوست من، گفتی دوست داری بعد از فارغ التحصیلی از دانشکاه یک سری مهارت ها و ویژگی ها کسب کرده باشی. درسته ؟ خوب یه خورده بیشتر در خصوص این مهارت ها یا به نوعی درباره خودت در ۴ سال آینده بیشتر صحبت می کنی؟

 

وقتی خودت رو توی اون جایگاه تصور می کنی چه احساسی داری ؟

 

 

فکر می کنی این آینده ای که برای خودت تصور کردی چه قدر با توانایی ها، استعداد ها، علایق و منابع تو جوره؟

 

 

به نظرت این هدف چه قدر برای تو دست یافتنیه ؟

 

 

اگه بخوای برای رسیدن به این هدف معیار یا سنجه تعریف کنی اون معیار ها یا سنجه ها چی هستن ؟ (منظورم اینه که اگه یه فهرست داشته باشی که توی اون فهرست معیار های خودت در ۴ ساله آینده باشه و وقتی همه شون تیک بخورن بگی آره الان اونی شدم که می خوام، اون معیار ها چی هستن؟)

 

 

حالا اگه بخوای یک سری معیار تعریف کنی برای طول مسیر و چک کنی آیا واقعا هنوز توی مسیر درست هستم یا نه اون معیار ها چی میتونن باشن؟

 

 

خوب دوست عزیز ممکنه پاسخ های سوالات بالا کمی سخت باشن و جواب دادن بهشون نیازمند چندین ساعت فکر کردن باشه ولی خوب به نظرم ارزشش رو دارو.این طور نیست؟

 اگر احساس کردی جواب دادن به این سوالات سخته اصلا نگران نباش من به عنوان کوچ در کنارت هستم تا به کمک هم، خودت جواب این سوالات رو پیدا کنی.

مجال ما در این ایستگاه هم به پایان رسید. امیدوارم که ضمن آشنایی بیشتر با حرفه کوچینگ و برقراری ارتباط بهتر با این حرفه، با پاسخ گویی به سوالات بالا سفر خوب و خوشی رو در کنار هم تجربه کنیم و با کمک هم به بهترین شکل ممکن به مقصدِ هدف هامون برسیم.

 

تلاش کن تا طلاش کنی

دیدگاهتان را بنویسید